در این مقاله مهدی حجت برای فهم موضوع «هویت در توسعه شهری» دو مفهوم «توسعه» و «هویت» را با مفاهیم معادلشان یعنی «شخصیت» و «رشد» مقایسه میکند. او «شخصیت» را شاخصههای نسبتاً ثابت یک پدیده میداند؛ درحالیکه هویت وابسته به تعاریف ذهنی است. تا وقتی بین شاخصههای پدیده و تعاریف ذهنی پیوندی وجود نداشته باشد شناخت هویت آن مشکل میشود. همچنین توسعه از ریشه وَسَعَ به معنای گسترش هرچیز بدون نیاز به قاعدهای مشخص است؛ درحالیکه با توجه به مشتقات «رشد» مثل مرشد، رشید و ارشاد، در این کلمه هدفمندبودن و هدایت اهمیت دارد. بنابراین با توجه به هدفمند بودنِ گسترش شهر استفاده از کلمه رشد مناسبتر است. رشد شهر متوجه داشتههای ذاتی، سابقهدار و قاعدهمندتر شهر است. بنابراین برای هویتمند بودن شهر لازم است که رشد آن مبتنی بر فرهنگِ و تجربیات طولانی تاریخی در یک سرزمین باشد. حال در عصر حاضر، که جهانیشدن واقعیت گریزناپذیر آن است، چگونه میتوان از بقای فرهنگ یک سرزمین و قاعدههای پیشینی و هویتساز آن دفاع کرد؟ این پرسش در بخش پایانی مقاله حاضر پاسخ داده میشود. ...
ادامه