گروه معماری و شهرسازی سروستان (مانلی افشنگ و مهفام کوشش)
کارفرما: مؤسسه فرهنگی معارف رایزن، حسن بجنوردی
مشاور عالی کارفرما: الناز بهنامکیا
موقعیت: تهران، خیابان نیاوران
کاربری قبلی: مسکونی
کاربری فعلی بنا: مجموعه فرهنگی ـ تجاری
مساحت سایت: ۷۰۰ مترمربع
مساحت زیربنا: ۱۱۰۰ مترمربع
دوره طراحی و اجرا: بهمن ۹۵ تا تیر ۹۶
عکاس: مانلی افشنگ و پرهام تقیاف
«خانه فرهنگ رایزن» مجموعهای با فضاهای متنوع است؛ سرسرای ورودی، گالری، کتابفروشی، فروش محصولات هنری، محصولات فرهنگی و اسباببازی برای کودکان، نمایش و نقد فیلم، کافه و رستوران. عمده فعالیت این مجموعه متمرکز بر فعالیتهای فرهنگی و هنری ــ دغدغه اصلی کارفرما ــ است و تلاش شده با ایجاد بستری مناسب برای عموم مردم، به سهم خود پاسخگوی نیازهای فرهنگی، هنری، آموزشی و هویتی جامعه باشد. «خانه فرهنگ رایزن» در حقیقت زیرشاخهای از مجموعه بزرگ «رایزن» است. این مجموعه در راستای فعالیتهای خود، افق گستردهتری را متصور شده و هدف کلی از راهاندازی آن استفاده از ظرفیتهای فرهنگی موجود برای رفع نواقص و کمبودها است.
کارفرما از دیرباز ایده ایجاد یک فضای معمارانه و باکیفیت را در ذهن داشته است. او ــ به کمک مشاور عالی خود ــ همواره در پی آن بوده که با خلق فضایی پویا، ارتباطی مستقیم و تعاملی دوسویه بین بنا و شهر پدید آورد، دامنه تعاملات مدنی و شهری را گسترش دهد و فضای بیرونی ــ و بهنوعی شهرــ را به درون بنا بکشاند. بهاینمنظور و پیش از راهاندازی مجموعه، مطالعات میدانی و تحقیقات مناسبی انجام گرفت. در این مرحله تمرکز بر مفهوم «معماری زمینهگرا» بود و هدف اصلی پروژه بر مبنای نتایج بهدستآمده به شرح زیر تعریف شد: «ایجاد فضای فرهنگی نیمهخصوصیـ نیمهعمومی بهگونهای که ارتباط و پیوستگیِ کالبدی، عملکردی و معناییِ مطلوبی با فضای عمومی شهر برقرار کند».
مکان پروژه، ساختمانی قدیمی با بیش از ۸۰ سال قدمت و فاقد ارزش میراثی است که الحاقاتی متعلق به دوره پهلوی دارد. این بنا در خیابان کمعرضی واقعشده و با توجه به اینکه پارکینگی برای آن پیشبینی نشده، مشکلات جدی در عبورومرور منطقه بهوجود آمده است.
برای ساماندهی بنا و هماهنگسازی آن با عملکرد مورد نظر کارفرما، گروه معماری سروستان بهعنوان معماران پروژه انتخاب شدند. بر اساس برنامهریزی معماران، بازسازی بنا در سه مرحله انجام پذیرفت: مرحله اول، مشاهده وضع موجود ساختمان و محدوده پیرامون آن، مرحله دوم بررسی نیازها و دغدغههای کارفرما و مرحله سوم تطبیق مراحل قبل با یکدیگر، درک دستور زبان بنای موجود و رسیدن به الگویی مناسب برای بازسازی بهگونهای که کمترین تخریب را در پی داشته باشد و تا جایی که ممکن است از مصالح موجود استفاده شود.
چالشهای اصلی معماران یافتن راهحلهای مناسبی بود که دربرگیرنده خواستههای کارفرما باشند و درعینحال اقتضائات بنای موجود را نیز شامل شوند. چالش اول جانمایی صحیح عملکردها در بنای موجود بود. پاسخ صحیح به این چالش به خلق فضای فرهنگی مناسب و درخوری منتج میشد؛ فضایی که ضمن رعایت و بهکارگیری اصول و استانداردهای معتبر بینالمللی، پاسخگوی محدودیتهایی که بنا تحمیل میکند نیز باشد. به این منظور معماران، بازسازی بخشهای ارزشمند بنا و الحاق بخشهای جدیدی به آن را در دستور کار خود قرار دادند. طبق بررسی گروه معماری سروستان، الحاقاتی که پیشازاین به بنا افزوده شده بود نهتنها هیچگونه تناسبی با فرم اصیل بنا نداشتند بلکه میان خودشان نیز تناسب و هماهنگی دیده نمیشد؛ لذا تصمیم نهایی بر آن شد تا این الحاقات حذف شوند و موارد جایگزین مبتنی بر الگوی اولیه بنا، در راستای حفظ اصالت آن و درعینحال خلاقانه و نوین باشند. البته بخشهایی از بنای قدیمی، مانند سرسرای ورودی و اجزایی چون بخاری دیواری که جزء الگوی اولیه آن بودند، به همان شکل حفظ شدند.
رستورانی که بر روی بام ساختمان اضافه شده است (شماره ۵ ـ پلان بام/ بعد از بازسازی)، بارهای مرده و زندهای را به سازه بنا وارد میکند. دیوارهای باربر و طاقهای ضربی بنای قدیمی مقاومت لازم برای تحمل این بار را نداشتند، در نتیجه پس از بررسیهای مفصل و به صلاحدید کارشناسان سازه، تیر و ستونهایی به صورت اکسپوز (نمایان) برای استحکامبخشی به بنا اضافه شدند.
بازشوها، سقفهای قدیمی و دیوارهایی با فرورفتگیهای بسیار که همگی بر الگوی اولیه بنا منطبق بودند، محدودیتهای فراوانی را برای معماران بهوجود آورده بودند. برای حفظ الگوی اولیه در عین کاربردیکردن فضاها، به ایدههای متنوع و خلاقانهای نیاز بود. برای مثال در بعضی قسمتها فرورفتگی دیوارها به همان شکل حفظ شد و پنلهای متحرک سبکی مقابل آنها قرار گرفت.
در معماری داخلی، انعطافپذیری و تطبیق فضا با فعالیتهای متنوعی که در آن اتفاق میافتد، مدنظر بوده است. به همین منظور عناصر الحاقی بهصورت ثابت و غیرقابل تغییر طراحی نشدهاند، بلکه میتوان برحسب نیاز آنها را جابهجا کرد و چیدمانهای مختلفی برای فضا در نظر گرفت.
از دیگر مسائل پروژه، پیدا کردن راهحلی برای برقراری ارتباط مناسب میان معبر شهری و حیاط ورودی ساختمان بود. در صورت تأمین این ارتباط، گام بلندی بهسوی تأمین هدف اصلی پروژه، تعامل و گفتوگو با شهر، برداشته میشد. از جمله اقداماتی که بهاینمنظور انجام گرفت ایجاد سنگفرشی متفاوت در محدوده ورودی مجموعه بود. این کار کمک میکرد تا محدوده ورودی بنا متمایز و شاخصتر شود. البته بهرغم اینکه نوعی تفاوت و ناهمخوانی با سایر بخشهای معبر ایجاد میشد اما ورودی را برجستهتر میکرد، جاذبه و کششی برای عابران و رهگذران بهوجود میآورد و آنها را به داخل فرامیخواند. علاوهبر همه اینها، فضای باز بین بنا و معبر شهری، فرصتی برای تقویت ارتباط مجموعه با فضای عمومی اطراف بود. بهاینترتیب با ایجاد جدارهای شفاف حداکثر ارتباط بصری با فضای عمومی فراهم شد. در طراحی فضای حیاط جنوبی (شماره ۱۶ـ پلان همکف/ بعد از بازسازی) با بهرهگیری از یک جداره شیشهای، در عمل، درختان داخل حیاط و درختان معبر بههم پیوستهاند. با این کار علاوه بر پیوستگی فضاهای داخل و خارج (بنا و شهر) با همدیگر، گشایش فضایی ایجاد شده در بهبود عملکرد مجموعه بهشدت مؤثر خواهد بود. البته فضای گلخانهای ایجاد شده در ضلع جنوبی مجموعه بهلحاظ دریافت نور مستقیم جنوب، دمای بالایی خواهد داشت و در فصول گرم سال برای تهویه این فضا، انرژی زیادی مصرف خواهد شد.
نحوه قرارگیری درختان در حیاط جنوبی، الهامبخش طرحی برای حجم گلخانهای حیاط مجموعه شد. شکستگیهای ایجادشده روی جداره و سقف حیاط گلخانه (شماره ۱۶ـ پلان همکف/ بعد از بازسازی) برگرفته از خطوط شکسته موجود در مرز بین معبر و حیاط است. جدارهای شفاف، بخش کتابفروشی (شماره ۱۴ـ پلان همکف/ بعد از بازسازی) را به فضای نیمهعمومی (شماره ۱۶ـ پلان همکف/ بعد از بازسازی) متصل میکند. کریدوری (شماره ۱۷ـ پلان همکف/ بعد از بازسازی) آن را تا معبر خیابان به شکل کنسول در بالای فضای حیاط گلخانه (شماره ۱۶ـ پلان همکف/ بعد از بازسازی) ادامه میدهد تا بهاینترتیب کتابفروشی بتواند ارتباط بهتری با فضای شهری بیرون داشته باشد. فرض بر این بوده است که با کمترین دخل و تصرف در فضای حیاط، ضمن رعایت ضوابط و مقررات ساختمانی، ارتباط بخش کتابفروشی و فضای شهری بیرون به حداکثر ممکن برسد.
در طراحی فضاهای نیمهخصوصی و نیمهعمومی، همواره دغدغه حضور مردمانی از سطوح مختلف جامعه وجود دارد. حضوری که با ایجاد حسِ «ما» بودن و با تقویت و تأکید بر شباهتها، تضادها و تفاوتهای موجود را کاهش میدهد و به افزایش یکپارچگی در اجتماع منجر میشود. هرچند اقتضائات سرمایهگذاری خصوصی در ساخت و راهاندازی این مجموعه، دستیابی به هدف ذکرشده را با مشکل مواجه کرده است اما در نهایت «خانه فرهنگ رایزن» را میتوان اتفاقی مثبت در خلق و ایجاد فضاهای با کیفیت، تعاملی، پویا و مرتبط با شهر، ارزیابی کرد.