نویسندگان: نیل برنر، پیتر مارکوزه و مارگیت مایر[۱]
مترجم: دکتر محمود عبداللهزاده
ناشر: دفتر پژوهشهای فرهنگی، مجموعه شهرشناسی
تعداد صفحه: ۳۸۶ صفحه
قیمت: ۲۷۰۰۰ تومان
تاریخ چاپ: ۱۳۹۶
تیراژ: ۱۰۰۰ نسخه
در سالهای اخیر شعار حق به شهر بهمنزله فراخوانی برای اقدام اجتماعی و مبارزه بر ضد فرایندهای تبعیضآمیز جهانیشدن، پایان بخشیدن به کالاییسازی و خصوصیسازی فضای شهری، الهامبخش جنبشهای اجتماعی جهانی، اصلاحات قانونی بنیادین در امریکای لاتین و مبارزات محلی بر ضد فقر شهری بوده است. امروز مفهوم حق به شهر وارد گفتمانهای دانشگاهی شده و سازمانهای بینالمللی نظیر یونسکو و هبیتت ملل متحد بهطور مشترک پروژهای پژوهشی را با عنوان سیاستهای شهری و حق به شهر آغاز کردهاند که هدفش رسیدن به اهداف توسعه هزاره ملل متحد و کاهش فقر شهری از طریق قانونگذاری و برنامهریزی شهری و کسب مشارکت زنان، جوانان و مهاجران در مدیریت شهری است؛ در واقع هدف این پروژه سیاستزدایی از مفهوم حق به شهر است که اساساً مفهومی رادیکال برای تغییر نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی حاضر است، یعنی نظامی که در اصل پدیدآورنده نهادهای موجود و سازمانهای بینالمللی نظیر سازمان ملل متحد است. اما بهرغم استقبال فراگیر از این مفهوم و شعار، محتوای آن بسیار انتزاعی، مبهم و فاقد چارچوبی کاربردی است و در اجرا با چالشهای زیادی روبهرو است.
این کتاب الگویی برای چنین نظریه شهری انتقادی است و نیز تحلیلی انتقادی و عملگرا از شهر امروزی را بهمنظور نشاندادن «راههای آینده» بهسوی حقوق تعمیمپذیر به شهر و جهانهای شهری عادلانهتر ارائه میکند. شهرها برای مردم، نه برای سوداگری مشتمل بر ۱۶ فصل است که تقریباً میتوان آن را به سه بخش تقسیم کرد: بخش اول به تحلیلی از ریشهها و توسعه نظریه شهری انتقادی اختصاص دارد. در فصل مقدمه، نیل برنر به تعریف نظریه شهری انتقادی میپردازد و شالوده فهم مقالات بعدی را پی میریزد. برنر بهشکلی بسیار قابل فهم و فشرده آثار نویسندگان مکتب فرانکفورت، مارکس، انگلس و هربرت مارکوزه[۲] را، که مفاهیمشان درباره شهرها متفاوت از مطالعات شهری متعارف است، بیان میکند. در سه فصل بعدی بهترتیب به قلم پیتر مارکوزه، کریستیان اشمیت[۳] و مارگیت مایر، حق به شهر بهعنوان یک مفهوم بهطور جامع بحث میشود. مارکوزه اشاره میکند که حق به شهر درباره چه چیزی است، چه کسی آن را دارد و چه گروههایی آن را ندارند و چگونه این مفهوم در طول زمان تغییر کرده است. بهعلاوه، اشمیت به نظریههای هانری لوفور[۴] میپردازد و به مفاهیم متعارف جدید شهری نیز اشاره کوتاهی میکند. با این حال تفاسیر او از دیدگاههای لوفور چندان تازگی ندارند. مایر توسعه مفهوم حق به شهر را در جنبشهای اجتماعی شهری طی دهههای گذشته و تأثیر تحولات سیاسی و اقتصادی را بر این جنبشها توضیح میدهد، و بدین شکل بخش اول کتاب پایان مییابد. این بخش از کتاب پایه مستحکمی را برای فهمیدن نظریههای لوفور، مکتب فرانکفورت و دیگران، برای تازهواردها به موضوع مطالعات شهری انتقادی فراهم میکند.
بخش دوم این کتاب به فصلهایی درباره نظریه و عمل اختصاص دارد. ابتدا کانیشکا گونواردنا[۵] موشکافانه «فضا و انقلاب در نظر و عمل» را از طریق بررسی هشت نظریه از متفکران انتقادی برجسته تحلیل میکند و در فصل بعدی برنر و دیگران و اشمیت دیدگاههایشان را درباره نقش نظریه شهری انتقادی در برنامهریزی و در نظریه بازیگر ـ شبکه بیان میکنند. مقاله بعدی به مسئله مسکن، نوسازی و راهبردهای سیاسی شهری مرتبط برای جذب سرمایه جهانی به مناطق شهری میپردازد. اشتفان کراکه[۶] در مقالهاش نقد اصلی از اثر ریچارد فلوریدا[۷] درباره طبقه خلاق را بهطور خلاصه شرح میدهد و برای نمونه از مورد برلین برای این بحثها استفاده میکند، و میگوید مفهوم طبقه خلاق موقعیت نخبگان را تقویت و بیعدالتی اجتماعی نظیر نوسازی برای طبقه مرفه را بازتولید کرده است. سپس اورن ییفتاچل[۸] به بحث نظریه انتقادی و فضای خاکستری و اوضاع روستاهای بهرسمیت شناخته نشده اعراب بدوی در بئرالسبع میپردازد. در فصل بعدی، تام اسلِیتر[۹] به آن گروه از محققان مطالعات شهری که میکوشند از نوسازی برای طبقه مرفه سیاستزدایی کنند و آن را فرایندی مثبت بدانند پاسخ میدهد. یوستوس اوترمارک[۱۰] در مقالهاش وضع مسکن در آمستردام را بررسی و متعاقب آن پیتر مارکوزه بحران کنونی مسکن را تحلیل میکند. بدین ترتیب مقالات کراکه، ییفتاچل، اسلیتر، اوترمارک و مارکوزه مجموعه فصلهایی را درباره مسکن، عدالت (بیعدالتی) اجتماعی، نوسازی و تأمین مسکن اجتماعی تشکیل میدهند که هریک مکمل دیگری است و مجموعاً یک دیدگاه کلنگرانه درباره مسئله مسکن را در چارچوب نظریه شهری انتقادی ارائه میکنند.
بخش سوم کتاب به چگونگی اجرای حق به شهر در عمل میپردازد. جان لیس[۱۱] به نحوه پیدایش جنبشهای شهری در تاریخ و نحوه شکلگیری آنها در سالهای اخیر و به رویکردهایی که میتوانند بر بحرانهای اقتصادی، سیاسی و محیطزیستی امروز غلبه کنند اشاره میکند. سرانجام دیوید هاروی[۱۲] میکوشد به پرسش «چه باید کرد؟» و «چه کسی آن را انجام خواهد داد؟» پاسخ دهد.
این کتاب یک روزآمدسازی بهنگام برای نظریهای بسیار مهم در مطالعات شهری
است. امروز، نظریه شهری انتقادی کاربرد فراوانی برای توضیح و تحلیل بحرانهای مالی
جهانی و شکلگیری جنبشهای اجتماعی در سراسر جهان دارد.
[1] Neil Brenner, Peter Marcuse, Margit Mayer
[2] Marx, Engels, Herbert Marcuse
[3] Christian Schmidt
[4] Henri Lefebvre
[5] Kanishka Goonawardena
[6] Stefan Kratke
[7] Richard Florida
[8] Oren Yiftachel
[9] Tom Slater
[10] Justus Uitermark
[11] Jon Liss
[12] David Harvey