«نوزایی شهری»ٖ[۳] در بریتانیا عنوان مجموعهای از برنامههای بازآفرینی شهری[۴] است که از اواخر قرن بیستم و با روی کار آمدن حزب کارگر، تحتنظر تونی بلر و گوردُن براون در شهرهای مختلف بریتانیا، با هدف بازگرداندن مردم به مراکز شهری، آغاز شد. پیش از این و از اواسط قرن بیستم مردم بهدلیل تغییرات ساختاری در اقتصاد و حملونقل و سیاستهای دولتی، مراکز شهری را به قصد حومه شهر ترک کرده بودند. کتاب راهنمایی برای خرابههای جدید بریتانیای کبیر[۵]، به گفته نویسنده، به کالبدشکافی فرایند نوزایی شهری میپردازد.
اون هترلی، نویسنده کتاب، در سال ۲۰۰۸ اولین کتاب خود را با عنوان مدرنیسم مبارز[۶] نوشت. او برای نوشتن کتاب دوم خود، به همراه جول اندرسون[۷]، عکاس، سفری به شهرهای مختلف بریتانیا را از ساوت همپتون، شهری که در آن بزرگ شده بود، آغاز کرد و در میلتونکینز، ناتینگهام، منچستر، تاینساید، گلاسکو و کمبریج[۸] و شهرهای متعدد دیگری در یورکشایر، کاردیف، لیورپول و گرینویچ[۹] ادامه داد. این کتاب به گفته نویسنده تحتتأثیر سفر در انگلستان[۱۰]، به گردشی در شهرهای بریتانیا میماند. تمرکز آن، بیشتر بر برنامههای بازآفرینی شهری است و نیز بر آنچه از پیشرفتهای مدنی گذشته این شهرها باقی مانده است. این کتاب به معماری عمومی و فعالیتهای مرتبط با شهرداری[۱۱] شهرها میپردازد و مجموعهای از آنچه را که نویسنده آن را «مدرنیسمنما»[۱۲] میخواند، توصیف میکند.
کتاب با مقدمه مفصلی با عنوان «تغییراتی که میبینیم» آغاز میشود. این عنوان به کمپینی اشاره دارد که حزب کارگر برای نمایش و حمایت از آنچه در فرایند نوزایی شهری انجام داده است، به راه انداخت؛ فرایندی که بهطور خاص بر ساختمانها و فضاهای عمومی و همچنین برنامههای اجتماعی متمرکز شد و بهدنبال تغییر آینده زندگی کودکان، سالمندان و خانوادهها بود. نویسنده این فرایند را به چالش میکشد و با نمونههایی از برنامههای بازآفرینی و معماری که در شهرهای مختلف به آن برخورد کرده، مدرنیسم واقعی را قربانی معماری مدرنیسمنما و طرحهای بازآفرینی شهری میداند. برای مثال از مراکز خرید و مراکز سلامتی و بهداشتی یاد میکند که در دهههای ۸۰ و ۹۰ با مصالحی ناپایدار ساخته شده بودند و همچنین مدارسی که بیشتر از یک فضای آموزشی شبیه به یک زندان بودند. از نظر نویسنده تلاش برای رسیدن به یک الگوی بصری مشابه، چنین نتیجهای را به بار آورده بود. همینطور استراتژی پی اف آی[۱۳]، که امکان مشارکت بین بخش خصوصی و دولتی را پدید آورد، باعث شد پروژههای عمومی، طی قراردادی، به بخش خصوصی واگذار شوند و به این ترتیب با فاصله کمی پروژههای عمومی به برجهای مجلل با دوربینهای مدار بسته و تجهیزاتی تبدیل شدند که فضای عمومی را در کنترل بخش خصوصی قرار میداد. به گفته نویسنده این نوع معماری را تنها معماران پرمدعای فرمال نقد نکردند بلکه بهلحاظ عملکرد هم بهاندازه فرم ناتوان بود. تصمیمگیریهای موردنظر را افرادی گرفته بودند که در برجهای گرانقیمت زندگی میکردند، پیمانکار پروژههای عمومی بودند، استراتژی پی اف آی را پیشنهاد داده بودند و تعبیر بسیار عجیبی از احیای بافت شهری داشتند. آنها خود را متصدی تصمیمگیری برای بازسازی زندگی کودکان، سالمندان و خانوادههایی میدانستند که خودشان هیچ نقشی در این تصمیمگیری نداشتند.
در بخش دیگری از متن، نویسنده به تغییرات تاریخی بریتانیا از زمان مارگارت تاچر[۱۴] در حوزه معماری مانند موسیقی و هنر میپردازد و اذعان دارد که این تغییرات خارج از چارچوب وزن ژئوپولیتیکی بریتانیاست. برای مثال عنوان میکند که مؤسسات معماری، چه از لحاظ سبک و چه از لحاظ سیستمآموزشی، بیشتر از اینکه بر شهرهای بریتانیا تأثیر گذاشته باشند، بر شهرهای دیگر اروپا و آسیا تأثیرگذار بودهاند و در این شهرها برای خود اعتباری کسب کردهاند. نسل دیگر معماران بریتانیایی نیز سرنوشت مشابهی داشتند و در زمانی که هنوز اجازه ساخت پروژههای خود را در بریتانیا کسب نکرده بودند در بقیه شهرهای اروپا شهرت فراوانی بهدست آورده بودند. درعینحال دانشجویانی بهندرت بریتانیایی مانند رم کولهاس[۱۵]، زاها حدید[۱۶] و استیون هال[۱۷] که فارغالتحصیل مؤسسه معماری ای ای[۱۸] بودند، توأمان اعتبار بینالمللی و تصویر مبهم داخلی خود را از انحراف دیکانستراکتیویسم[۱۹] معماری به چیزی بهندرت عملکردگرا ولی کاملاً نمادین بهدست آوردند. از گرایشهای اخیر بهوجودآمده در این زمینه میتوان به اف ای تی[۲۰] یا دفتر معماران خارجی[۲۱] اشاره کرد که در بهترین حالت توانستند در ژاپن و هلند راهی به بازار ساختوساز پیدا کنند.
۱۲ فصل بعدی این کتاب تفسیر و دید نویسنده از مصادیق معماری مدرن و مدرننما و سرنوشتی است که طرحهای بازآفرینی شهری در شهرهای مختلف بریتانیا به آن دچار شدهاند.
[1] Owen Hatherley
[2] Versa
[3] Urban Renaissence
[4] Regeneration
[5] A Guide to the New Ruins of Great Britain
[6] Militant Modernism
[7] Joel Anderson
[8] Milton Keynes, Nottingham, Manchester, Tyneside, Glasgow and Cambridge
[9] Yorkshire, Carddiff, Liverpool and Greenwich
[10] English Journey
[11] Municipality
[12] Pseudo Modernism
[13] PFI: Private Finance Initiative
[14] Margaret Hilda Thatcher، (1925 – 2013)
معروف به بانوی آهنی (Iron Lady) که نخستین نخستوزیر زن تاریخ بریتانیا و همچنین رهبر سابق حزب محافظهکار بریتانیا بود.
[15] Rem Koolhaas
[16] Zaha Hadid
[17] Steven Hall
[18] AA :Architectural Association
[19] Deconstructivism
ساختارشکنی سبک توسعه یافتهای از معماری پسانوگراست که از اواخر دهه ۸۰ میلادی آغاز شده است.
[20] FAT :Fashion Architecture Taste
[21] Foreign Office Architects