فصلنامه معماری و فرهنگ . سال پانزدهم . شماره پنجاه‌وسوم . زمستان ۱۳۹۳ . صفحات ۱۱۲ تا ۱۱۵

. سانتو دومینگو؛ مِدِلین، کلمبیا .

شاید از زمانی که تأثیر محیط بر انسان و سبک زندگی او مطرح شد مدت‏ها گذشته باشد، اما هیچ‌وقت به قدر سالیان اخیر این مسئله برای اندیشمندان محل چالش  و سرچشمه الهام  نبوده است. درهمین رابطه اقدامات متنوعی در نقاط مختلف جهان جهت معنادار ساختن ارتباط میان کاربر و فضا، توسعه فیزیکی و متافیزیکی محیط و تعامل مستقیم آن با انسان شکل گرفته است. تلاشی برای بهبود سطح زندگی مردم از طریق هویتی که فضا و مکانِ زیست به کاربر القا می‌کند. تا کنون، به واسطه این ایده، طرح های خرد و کلان بسیاری در قالب خلق فضاهای شهری تأثیر‌گذار در کشورهای مختلف به اجرا درآمده‌اند؛ طرح‌هایی با چشم‌انداز بهبود شرایط اجتماعی ذی‌نفعان. مجموعه پروژه‌های معماری و شهرسازی بخش شرقی شهر سانتو دومینگو ساویوی کشور کلمبیا یکی از تجربه‌های مهمی است که با این نگرش به اجرا درآمده است. این پروژه‌ها شامل طراحی و ساخت شهرک‌های مسکونی، مدارس، کتابخانه و مراکز فرهنگی، سالن‌های اجتماعات، مسیرهای تله‌کابین و منظرسازی شهری است که با هدف ارتقای کیفیت زندگی اجتماعی شهروندان طی یک برنامه جامع مدیریتی و در ارتباط عملکردی با یکدیگر در گستره شهر بنا شده‌ است.


سانتو دومینگو؛ مِدِلین، کلمبیا
سانتو دومینگو؛ مِدِلین، کلمبیا

سانتو دومینگو؛ مِدِلین، کلمبیا

در دهه‌های گذشته، روند افزایشی اسکان غیر‌رسمی، ازدیاد گروه‌های شبه‌نظامی، حضور کارتل‌های مواد مخدر، بالارفتن آمار جرم و جنایت در حاشیه شهر و هم‌چنین رشد بی‌رویه زاغه‌نشینان در مناطق محروم، مسئولان کلمبیایی را واداشت تا به فکر اتخاذ یک استراتژی جامع و کارآمد برای مدیریت شهر باشند، تا ضمن جلوگیری از توسعه زاغه‎‌ها  در دیگر نقاط شهر نیز محیط امن‌تری برای شهروندان سانتو دومینگو ساویو ایجاد کنند. در نگاهی کلی، هدف از طرح این بود که، با دگرگونی نظام موجود شهر و ایجاد شبکه‌ای از فضاهای عمومی، سطح ارزش‌های اجتماعی بالا رفته و شهروندان حس آرامش و امنیت بیش‌تری پیدا کنند. معادله‌ای که در آن پیش‌بینی می‌شد، کیفیت فضاهای در نظر‌گرفته شده به بازیابی هویت جمعی شهروندان کمک کند. برنامه‌ریزان طرح و مدیران شهری با علم به این نکته که زاغه‌ها بخش جدایی‌ناپذیر شهر هستند، سعی کردند با به‌حداقل‌رساندن میزان جابه‌جایی و یا تخریب زاغه‌ها، کیفیت این محلات را تا حد امکان بالا ببرند و به این ترتیب دست به باز‌زنده‌سازی این فضاها بزنند. بنابراین به راه‌حلی ساده و در عین حال مفید و جذاب تکیه کردند. بر طبق این نظریه نه تنها دولت زاغه‌ها را خراب نکرد، بلکه با ساخت مراکز فرهنگی و اجتماعی در میان آنها باعث پویایی فضاهای عمومی در محدوده زاغه‌ها و مشروعیت‌بخشیدن به این مناطق شد. در این پروژه شهری گسترده، ساخت‌وسازهایی در زمینه‌های مختلف شامل مسکن، مراکز تفریحی، مراکز فرهنگی، مدارس، راه‌های ارتباط شهری و زیباسازی مناظر گسترش می‌یابند.


سانتو دومینگو؛ مِدِلین، مسکن غیررسمی
سانتو دومینگو؛ مِدِلین، مسکن غیررسمی

با وجود تنوع عملکرد و مقیاس پروژه‌ها، همگی به صورت مجموعه‌ای واحد در راستای هدف اصلی، که بازگرداندن هویت شهروندی به ساکنان مناطق محروم است، عمل می‌کنند. کتابخانه و مرکز ‌فرهنگی شهر مدلین یکی از بخش‌های جذاب این طرح جامع است که به عنوان نماد جدیدی از شهر، به یکی از جاذبه‌های گردشگری نیز تبدیل شده است. سه ساختمان با شکل‌های ظاهری همسان، برگرفته از فرم صخره، در دامنه تپه‌ای واقع شده‌ که از اکثر نقاط شهر قابل رؤیت است. در این پروژه، با وجود شاخص‌بودن فرم، ارتباط بنا از طریق فضاهای عمومی اطراف با دیگر بخش‌های طرح جامع به‌خوبی مشخص است. به طور کلی، در تمامی اجزای این طرح کیفیت‌های مشابه و همگنی به‌چشم می‌خورد که پیوستگی اجزای این پروژه را نشان می‌دهد. برای این منظور، طرح در قالب یک چشم‌انداز واحد و تحت استراتژی‌ها و راهبردهای متناسب به اجرا در آمده است.


سانتو دومینگو؛ مِدِلین، کلمبیا

بخشی از رویکردها و راهبرد‌های اصلی این طرح شامل این موارد است:

• تمرکز بر بهبود زیرساخت‌های خدمات و بهداشت (برق، آب، تصفیه فاضلاب، جمع‌آوری و بازیافت زباله)؛
• تمرکز بر کیفیت و امنیت دسترسی‌ها و اتصالات شهری، زیرساخت‌ها و سیستم‌های حمل‌ونقل عمومی (مونوریل‌ها، حمل و نقل تله‌کابینی)، ایستگاه‌ها، پله‌ها و تفرجگاه‌ها؛
• طراحی خلاقانه علائم و نماد‌ها و تجهیزات شهری؛
• احداث فضاهای عمومی، کتاب‌خانه، موزه، مدارس، سالن‌ها و مراکز اجتماعی در سطح شهر؛ با تمرکز بر تقویت فضاهای عمومی و هویت جمعی در منطقه؛
• تمرکز بر استفاده از رنگ، تزیینات، تصاویر و تلاش برای زیباسازی منظر ساختمان‌های موجود؛
• زیباسازی مناظر طبیعی، ایجاد مناطق تفریحی، برخورد مناسب با اکوسیستم، ترمیم لبه‌های رودخانه، پیشگیری از رانش زمین؛
• اسکان افراد بی‌خانمان، ساخت ساختمان‌های میان‌مرتبه در محله‌های فقیرنشین و یا خارج از این مناطق و مدیریت مشارکتی محلات؛
• ارتقای کیفیت ساخت‌و‌ساز در مقیاس کلان.


سانتو دومینگو؛ مِدِلین، کلمبیا
سانتو دومینگو؛ مِدِلین، کلمبیا
سانتو دومینگو؛ مِدِلین، کلمبیا

این نوع نگرش باعث شد تا «زبان» واحدی در سطح منطقه، در جهت ارتباط شهر با مردم و دستیابی به توسعه پایدار شکل گیرد. البته با توجه به این نکته که بسیاری از این مداخلات در سال‌های اخیر شکل گرفته و تأثیر حقیقی آنها هنوز محسوس نیست، مطالعه مستمر پیرامون نکات کلیدی و پرسش‌های مطرح، در رابطه با میزان موفقیت برنامه‌ها در نزدیک‌شدن به اهداف طرح در آینده ضروری است. بنابراین شناخت زمینه و چارچوبی که در آن پروژه‌ها برنامه‌ریزی، اجرا و نگهداری می‌شوند بسیار حائز اهمیت است. در کشورهای آمریکای لاتین، به سبب شرایط سیاسی و اقتصادی حاکم و حضور دولت‌های عمدتاً چپ‌گرا، این امکان به وجود آمد تا مسئولان محلی، در پروژه‌های توسعه محلات، خودمختاری و آزادی عمل بیش‌تری بیابند که این موضوع مؤید تمایل بیش‌تر برای انعکاس حقوق شهروندی از طریق فرم‌دهی به شهر است. برخی از عوامل کلیدی قابل ذکر در این چارچوب از این قرار است:
• شرایط محلی (شرایط تاریخی، جمعیت‌شناسی، جغرافیا، بوم، آب‌وهوا)؛
• نیروی انسانی (مسئولان مستقل / طراحان، دولت ایالتی، دولت‌های محلی، سازمان‌های غیردولتی، آژانس‌های چندجانبه ای، شهروندان)؛
• بودجه (بخش دولتی، بخش خصوصی، مشارکت عمومی ـ خصوصی، سازمان‌های غیردولتی)؛
• ساختار دولت (برنامه‌ها و سیاست‌‌ها)، فرایندهای نظارتی قانونی؛
• سوابق نظریه‌ها و اسناد فرادست.


سانتو دومینگو؛ مِدِلین، کلمبیا
سانتو دومینگو؛ مِدِلین، کلمبیا
سانتو دومینگو؛ مِدِلین، کلمبیا

ویژگی‌های فرهنگی و نظام‌های ارزشی در کنار سیاست‌های پویای اجتماعی و اقتصادی موجود در این برنامه، نیاز‌هایی ایجاد می‌کنند که توجه خاصی به بستر طرح و جامعه ساکن را می‌طلبد. فرایندی که قابلیت‌های بافت اجتماعی را جهت مشارکت آگاهانه شهروندان با هدف افزایش کیفیت زندگی و برابری اجتماعی، به‌خوبی می‌شناساند و به‌تبع آن فضاهای پویا و ارزشمندی خلق می‌شود. در این پروژه، مدیریت شهری با محورقراردادن انسان و تأمین نیازهای اولیه او، در سطحی مانند مشارکت‌های اجتماعی محلی، برتری نسبی کارکردهای اجتماعی همگانی، دخالت در تعیین سرنوشت و تعمیم عدالت اجتماعی به راهبردهایی انجامیده که به شهروندان حس تعلق به مکان و احساس امنیت را القا خواهد کرد. این روش مدیریتی، ایجاد یک ساختار غیرمتمرکز محلی را امری ضروری می‌داند، ساختاری که اعضای آن خودِ ساکنان محلات باشند. یکپارچه‌سازی این مداخلات نقش مهمی در موفقیت آنها دارد. برای این منظور ما نیاز به درک و ارزیابی تأثیر مداخلات و استراتژی‌هایمان برای اجتناب از به‌خطر‌افتادن در یک تصویر خوب اجتماعی دروغین به جای پرداختن به واقعیت‌های اجتماعی و اقتصادی زندگی روزمره داریم. تأثیرات محیط اگرچه اصول بنیادین رفتارهای انسان را دگرگون نمی‌کند، اما آداب و رسوم و قواعدی ایجاد می‌کند که می‌تواند عرف‌های جامعه را تدوین کند. زیبایی، تناسب و تعادل بین طبیعت و معماری و کیفیت فضاهای شهری باعث بروز احساس هویت و امنیت و آرامش روانی شهروندان خواهد شد. فرایندی که باعث بازیابی هویت کاربر و تأثیرپذیری او از محیط می‌شود. توسعه محله‌ای، به‌مثابه یکی از اندام‌های نظام شهر، بنیاد بسیاری از سیاست‌ها و روش‌های شهری در توسعه چشم‌انداز پایدار شهری جهان قرار گرفته است. آنچه که مورد توافق همه سیاست‌گذاران و مدیران شهری است، اعمال دیدگاه‌ها و روش‌هایی است که بتوانند رشد کیفی و کمی شهر را تأمین کنند و در کنار زیباسازی فضایی و کالبدی، امنیت و رفاه عمومی را نیز تأمین نمایند. از این نظر محله‌گرایی به دور از احیای کارکرد‌های سنتی آن عبارت از پرداخت به ساز‌و‌کارهای نوین شهری، به منظور سازمان‌دهی فیزیکی و اجتماعی نیازها و امکانات و در مجموع زندگی شهروندان، است. از طرف دیگر، نقش شهروند، در جایگاه منبع حیاتی هر شهر، مطرح‌شدن رویکردهای مشارکتی در فرآیند شهر خلاق، حضور و مشارکت شهروندان در مسائل شهری از مهم ترین عوامل در ارتقای کیفیت زندگی در فضاهای اجتماعی است. احترام به مشارکت و خواست‌های شهروندان در مقیاس محله نه تنها کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد، بلکه در افزایش حس تعلق به شهر و محله و فضاهای زندگی نیز مؤثر است که این خود باعث افزایش پویایی شهر و محله خواهد شد. این مفهوم دریچه‌ای است به سمت مقابله با خطرات احتمالی گسترش بی‌حدومرز معضلات اجتماعی کلان‌شهرها در آینده.

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!