. برخی از عوامل موثر در گسست و شکست معماری ایرانی .
یادداشتها و مقالاتمعماری بومی ایران در دوران معاصر مورد غلفت واقع شده و بسیاری از سنتهای اصیل و با ارزش این هنر متوقف شده است. حسین سلطانزاده در ابتدای این مقاله این سوال را مطرح میکند که آیا با توجه به رشد تکنولوژی، ناگزیر به بپذیرفتن این گسست در معماری بومی ایران هستیم؟ سپس با مقایسه معماری به هنری همچون موسیقی بیان میکند که معماری سنتی نیز میتواند همچون موسیقی سنتی در شاخهای منحصربهفرد مسیر خود را ادامه دهد و بعد با مرور تحولات غربگرایانه هنر ایران از دوران صفویه شرح میدهد که چگونه ضعف پایههای معماری در دوران قاجار، همزمان با مواجهه با معماری غرب، زمینههای غفلت از معماری بومی ایران فراهم کرد. ادامه
. خود ماندن . گفتوگو با جلال ستاری .
هویت, یادداشتها و مقالاتاین یادداشت حاصل گفتوگویی دوستانه با استاد جلال ستاری است به بهانه شروع دور جدید انتشار مجله معماری و فرهنگ با محوریت زمینه گرایی و هویت. در خلال این گفتوگو ستاری به ویژگی های هویتی جامعه ایران، نسبت آن با نیازهای محیطی و مواجههاش با الگوهای وام گرفته شده میپردازد. در این مسیر به اهمیت آرکی تایپ ها در ساخت فضا اشاره می کند و نهایتا به این پرسش می پردازد که نسبت خلاقیت و هویت چیست؟ ادامه
. سخن سردبیر . بحران شناخت .
هویت و چالشهای محیطی, یادداشتها و مقالاتامروز، آنچه بعد از بهکار بردن واژه «بحران» به ذهن متبادر میشود، بیشتر بر تهدیداتی دلالت دارد که عموماً نشئتگرفته از پدیدههای خارج از رفتار روزمره طبیعت یا فجایع انسانی ناشی از منازعات جهانی و منطقهای هستند.نظام طبیعت میلیونها سال رفتار کونوفسادی خود را دنبال کرده و از پس هر زایش و مرگ در جریان تکامل قدمی به پیش نهاده است. زمین زنده است. میجوشد، میلرزد، شکفته میشود و سرد و گرم میشود. ادامه
. فلسفه بهمثابه معماری، عبور از بنبست پستمدرنیسم .
هویت، مدرنیسم و پستمدرنیسم, یادداشتها و مقالاتمتن حاضر نخستین متنی است که از استفان تولمین، فیلسوف و پژوهشگر، به فارسی ترجمه میشود. احسان سنایی اردکانی این ترجمه را بهانهای برای معرفی یک تفسیر از دستور کار نقد مدرنیسم میداند، با این ادعا که میتوان نقدهای وارد بر جامعیت آرمانهای مدرنیته را شاهدی بر صحت مدعیات جریان پستمدرنیسم، بهمثابه نشانههایی از ضرورت رجعت به آرمان «فرونسیس» (عقل عملی)، دانست که فرد کنشور را به تدبر در امر خاص و انضمامی (در مقابل امر عام و انتزاعی) با هدف اتخاذ سنجیدهترین تصمیم ممکن در هر شرایط دعوت میکند. ادامه
. سخن سردبیر . هویت؛ چرا و چگونه .
هویت, یادداشتها و مقالاتآغاز اولین بحثها و جدلها بر سر واژهای به نام «هویت»، البته صحیحتر بر سر آنچه «بحران هویت» خوانده میشد، را باید نسبت داد به نخستین موجهای نقد شیوه زندگی ایرانی پس از دوران مدرنسازی پهلوی. موجی که قبل از انقلاب در آثار و گفتار روشنفکران چپگرا و متفکران اسلامی خود را نمایان ساخته بود و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با مطرحشدن مسائلی چون تهاجم فرهنگی، تهاتر فرهنگی، غربزدگی، بحران هویت و به اوج خود رسید. هر چند جنس نقد هرکدام از گروهها در هر دوره زمانی متفاوت بود، اما زایش کشمکشی نوین در جامعه ایرانِ دوران معاصر را نشان میداد. ادامه
. سخن سردبیر . هویت، مدرنیسم و پست مدرنیسم .
هویت، مدرنیسم و پستمدرنیسم, یادداشتها و مقالاتشاعر مدرنیته، در این قطعه منثور به روشنی شِمای یک فرد را در جامعه مدرن به تصویر میکشد: تنها در میان جمعیت، سرگردان در میان ترس و جذبه شهرِکلانشده و در میان گسستهای تلخ و شیرین مدرنیته. کسی که در دنیای بینهایت متنوع و پراضطراب، مدام میان بیم و امید پریشان است. کسی که هویت خود را در تنهایی میان جمعیت و در سرگردانی میان تجربههای ترسآلود و امیدآفرین میسازد. این نماد انسان مدرن به گفته بودلر یک «پرسهزن» است. ادامه
. فرزند خصال خویشتن باش .
هویت, یادداشتها و مقالاتهویت مفهومی است بر خلاف مشابه شدن. هویت یعنی تمایز و گوناگونی. سر و کار هویت با چونی است نه با چیستی. حائری با این توضیح کوتاه میکوشد در این یادداشت نشان دهد چگونه در حیطه چیستی، معماری در همه جای دنیا یکسان و عبارت است از سازماندهی آگاهانه فضا و آنچه باعث تمایز در آن میشود عنصر آگاهی نسبت به سرزمین و جغرافیا، جامعه و تاریخ و معانی و نشانه هاست. از این منظر او نگران از بین رفتن تنوع گونههای معماری در ایران معاصر است و آن را نشانهای از نادیدهگرفتن مختصات محیطی نزد معماران میداند. آیا میتوان گذاری معاصر به این نوع از معماری متنوع، زمینهگرا و زمانمند داشت؟ ادامه
. هویت [ بدون ] شهر .
هویت، مدرنیسم و پستمدرنیسم, یادداشتها و مقالاتپذیرش این واقعیت ضروری است که با ضرباهنگ توسعه امروز، بازگشت به مؤلفههای هویتساز پیشین چه در معنا و چه در کالبد، در تبلور صرفاً شکلی و فرمال ــ حتی با فرض وجود اسناد تبارشناختی قابلاستناد ــ غیرممکن است؛ نه امروز، که بازگشت صوری برای بازتولید معنوی، ذاتاً فرایندی نابارور یا ناقصزا است. چراکه چالش بیش از آنکه در فرم باشد، در مکانیزم ارتباط مابین شهروند و لایههای شهر است که در برشهای زمانی و در بسترهای تاریخی، هویتساز بوده است. صیانت از هویت، بازگشتی پیشنگرانه است برای ترسیم خویشاوندیهای تاریخی در کروموزومهای همچنان فعال شهر در هر برشی از زمان؛ نه در شباهتهای خشتی و گلی و کارکردهای اندرونی و بیرونی. هویت شهر شاید بیش از اینها، مبتنی بر خاصیت «درست در زمانی» شهر باشد. ادامه