هر سانحه، لزوماً به «بلا»[۱] منجر نمیشود. محققان توضیح میدهند که بلا توسط خود جوامع و بهدلیل انباشت شرایط ناایمن یا آسیبپذیری[۲] و قرارگرفتن در معرض یک رویداد مخاطرهآمیز[۳] ایجاد میشود (Wisner et al., 2003). تلاشهایی که برای کاهش احتمال وقوع بلایای طبیعی انجام میشوند به منظور کاهش آسیبپذیری انسانها و محیط مصنوعی است که در معرض وقوع رویدادهای مخاطرهآمیز قرار دارند (UNISDR, 2009). در خصوص محیط مصنوع، شاخصهای آسیبپذیری ساختمانها در مقابل یک مخاطره طبیعی مانند زلزله، عموماً شامل رعایت استانداردهای ساختمانی، ساختهشدن تحت نظارت مهندسی، نوع و کیفیت مصالح و حفاظت و نگهداری از ساختمان در نظر گرفته میشود (Wisner et al., 2003). در این میان تعداد زیادی از ساختارهای بومی و سنتی که در این چارچوبها قرار نمیگیرند ناخواسته «آسیبپذیر» قلمداد شدهاند.
قطعاً تجربههای تلخ زلزلههای گذشته در ایران لزوم توجه به بهسازی مسکن در روستاها را تأیید میکنند. اما همین تجربهها نشان دادهاند که تمامی سازههای بومی لزوماً آسیبپذیر نیستند. در این زلزلهها پایداری آن دسته از ساختارهای بومی که بهدرستی ساخته و نگهداری شده بودند ثابت شده است (سرتیپیپور، ۱۳۹۱). تحقیقات متعددی که در مناطق زلزلهخیز دنیا انجام شده، نشان داده است که برخی جوامع بهدلیل آنکه سالیان متمادی با زلزله دستوپنجه نرم کردهاند شیوه مواجهه با آن را آموخته و در نظام ساختوساز خود نهادینه کردهاند (Correia et al., 2015). در این جوامع پس از سالها آزمون و خطا، دانش تجربی ارزشمندی شکل گرفته که پایداری سازههای بومی را در مقابل زلزله ارتقا داده است. در این دانش بومی که در فرایند جمعی ساخت خانههای جدید نسل به نسل منتقل شده است طی آزمون و خطا و فرایند انتخاب طبیعی، آن دسته از روشهای ساخت را که در زمان وقوع زلزله ناپایدار بودند کنار گذاشته و یا تغییر داده است. در مقابل، به تکنیکهای ساختی که هنگام زلزله از خود مقاومت نشان دادهاند بیشتر توجه شده و توسعه یافتهاند (Ortega et al., 2017).
علاوهبراین ساخت گروهی خانهها افزون بر انتقال دانش، موجب گردهم آمدن افراد یک جامعه و محرک و تقویتکننده سرمایههای اجتماعی و ارتباطات در جامعه میشد. در کوران حوادث و در نتیجه پژوهشهای مرتبط با آنها، نقش مهم سرمایه اجتماعی در کاهش میزان آسیبپذیری ناشی از بلایای طبیعی و تسریع فرایند نجات و بازسازی اثبات شده است (Aldrich et al., 2014). استفاده از روشهای ساخت بومی و دسترسی آسان به مصالح موردنیاز، توانایی تعمیر و بازسازی خانهها را بدون اتکا به کمک خارجی در جوامع محلی تشدید میکند (زرگر، ۱۳۸۸).
ساختوسازهای نوین که در جهت کاهش آسیبپذیری مسکن روستایی بدون توجه به توازن میان اهمیت سازه و معیارهای فرهنگی و اجتماعی، نیاز و دانش محلی را نادیده میگیرند در درازمدت پایدار نمیمانند و در برخی موارد ممکن است آسیبپذیری بیشتری را نیز ایجاد کنند (Karababa et al., 2007).
خانههای روستایی، واحدهایی خودکفا هستند و خصوصیات فیزیکی آنها، ریشه در جنبههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی زندگی روستا دارد (زرگر، ۱۳۸۸). هرگونه تغییر غیرمتعارفی در الگوها و طراحی خانهها ممکن است دینامیک شیوه زندگی سنتی را تحتتأثیر قرار دهد.
دانـش بـومی و روشهـا و فراینـدهای اجتـماعی کسـب آمـادگی و چـگونـگی پاسـخ بـه زلزله میتواند بهعنوان روش مناسبی برای کاهش آسیبپذیری لرزهای مورد توجه قرار گیرد (Karababa et al., 2007). بدینمنظور، در سند چارچوب سندای[۴] برای کاهش خطر بلایا (2030ـ 2015) چنین توصیه شده است: «حصول اطمینان از استفاده از دانش و شیوههای سنتی، بومی و محلی به شکل مناسب جهت تکمیل دانش علمی در مدیریت خطر بلایا و تدوین و اجرای سیاستها، راهبردها، طرحها و برنامههای بخشهای خاص با یک رویکرد میانبخشی که متناسب با شرایط محلی و بستههای مربوطه باشد (UNISDR, 2015)».
از جمله برنامههای کاهش خطر بلایا در روستاهای ایران، «طرح ویژه بهسازی مسکن روستایی» با هدف ساخت خانههایی مقاوم است.[۵] در ادامه به بررسی تفاوت اهداف اولیه برنامه «طرح ویژه بهسازی مسکن روستایی» با نتایج حاصل از اجرای طرح مزبور در یکی از روستاهای ایران و بررسی شیوههای ساختوساز بومی روستا میپردازیم.
«روستای ناتر» با ۴۹۰ نفر سکنه از توابع بخش مرزنآباد شهرستان چالوس در استان مازندران است.[۶] این روستا در سال ۱۳۸۳ جزو روستاهای متأثر از زلزله چالوس بوده است (معاونت روستایی، ۱۳۸۴). به گفته اهالی، با وجود آسیبهای واردشده به خانهها، تعداد زیادی از ساختارهای بومی که در مقابل زلزله پایداری کردهاند همچنان در این روستا باقی ماندهاند و به ساکنان خود آسیبی نرساندهاند. حضور همجوار و تنگاتنگ ساختوسازهای جدید مربوط به اجرای طرح ویژه بهسازی مسکن روستایی در کنار سازههای بومی بازمانده از زلزلههای گذشته در این روستا، یکی از دلایل انتخاب آن برای این مطالعه بوده است.
طرح ویژه بهسازی مسکن روستایی
اجرای «طرح ویژه بهسازی مسکن روستایی» در روستای ناتر با نتایجی مغایر با اهداف و منشور این طرح مواجه شده است. در میان ۱۶ ماده این منشور، اصل احداث مسکن مقاوم و بادوام روستایی (ماده۱) با تلاش برای حفظ هویت معماری بومی مسکن روستایی، تلاش در بهحداقل رساندن آثار مخرب تقلید کورکورانه از ظواهر شهری نامناسب در تولید مسکن روستایی و ترویج الگوهای منتخب و برجسته معماری روستایی بهلحاظ فرم و جنبههای زیباییشناختی سیمای روستا مرتبط است (ماده ۲-۱۳ و ۱۵).[۷]
بررسی ساختوسازهای جدید در ناتر نشاندهنده آن است که بهرغم تلاشهای صورتگرفته برای پیادهکردن الگوهای بومی، ساختوسازهای انجامشده در قالب این طرح با تقلید از ساختمانهای شهری انجامشده و الگوهای بومی مسکن روستایی، تکنیکهای ساخت مصالح و هویت خانههای بومی کمرنگ شدهاند. این خانهها با سازههای بتنی و معماری متفاوت با خانههای سنتی ناتر، بافت روستا را تحتتأثیر قرار دادهاند.
نحوه اجرای طرح از منظر آسیبشناسانه
در استان مازندران، مهندس مشاور مادر پس از تبیین مبانی نظری و مطالعات میدانی، احکام، الزامات و الگوهای پیشنهادی خود را که شامل ۶۰ تیپ پلان با مساحتهای متفاوت و ملاحظات اقلیمی هستند، ارائه کرده است. علاوهبر الگوهای پیشنهادی، برنامه «طرح بهسازی مسکن روستایی»، حق انتخاب روستاییان را در نظر گرفته است و دفاتر فنی مهندسی مرتبط، ملزم به طراحی نقشه مطابق با درخواست متقاضی و در عین حال طبق آییننامه ۲۸۰۰ طراحی ساختمانها در برابر زلزله هستند. مهندسان این دفاتر باید دورههای آموزشی طراحیشده برای آشنایی با ضوابط ساخت روستایی را گذرانده باشند. این دفاتر فنی همچنین نیروی اجرایی برای نظارت بر مراحل مختلف ساخت و کسب اطمینان از رعایت ضوابط و استانداردهای تعیینشده هستند. شناسایی و حمایت از کارگاههای تولید مصالح سنتی نیز در برنامه این طرح گنجانده شده است. نتایج حاصلشده در بررسی نحوه اجرای این طرح، پس از تحقیق میدانی و بررسی اسناد، نقشهها، احکام و الزامات تدوینشده به شرح زیر است:
. در الگوهای تهیهشده توسط مشاور مادر، استفاده از مصالح نوین و بهطور خاص بتن آرمه بهدلیل مقاومت در برابر زلزله و شرایط اقلیمی و توانایی نیروی کارگر توصیه شده است. در مقابل، استفاده از مصالح بومی تنها منوط به مکانهای صعبالعبور شده و در این حالت، مشاور فنی ملزم به طراحی جزئیات اجرایی است. در غیر این صورت استفاده از مصالح بومی محدود به پوشاندن نمای ساختمانها شده است.
. آییننامه ۲۸۰۰ ساخت سازههای بنایی و استفاده از مصالح بومی را رد نکرده و تنها آن را محدود به ساختوسازهای یک الی دو طبقه کرده است.
. در مطالعات میدانی انجامشده توسط مشاور مادر، مقاومت سازههای بومی (بهطور خاص تکنیک دارورچین) در مقابل زلزله اظهار و به نقاط قوت و ضعف آن پرداخته شده، اما بهبود این روش و یا بازآفرینی آن بررسی نشده است.
. ضعف شناخت مهندسان دفاتر فنی از معماری مسکن روستایی با وجود شرکت در دورههای آموزشی.
. عدمشناخت و نبود مرجع ارائه احکام و الزامات طراحی سازهها و تکنیکهای ساخت بومی در برابر زلزله.
. عدمآگاهی روستاییان از ارزشهای معماری روستایی و علاقه به تقلید از ظواهر معماری شهری و البته همراهی دفاتر فنی با این خواسته و آگاه نکردن روستاییان در اینباره.
دانش بومی و فرهنگ مواجهه با زلزله[۸]
در بسیاری از مناطق جهان، از جمله در ایران دانش بومی، فرهنگ مواجهه با زلزله و تکنیکهای ساخت، شناسایی و ثبت شده است. خانههای بومی ناتر، یک تا دو طبقه هستند. طبقه همکف برای نگهداری احشام و طبقه فوقانی محل زندگی خانواده است. خانهها بر روی ازارهای سنگی قرار گرفته و عمدتاًً از چوب ساخته شدهاند. سقف این خانهها شیبدار و لتهپوش است. مشاهده و بررسی خانههای این روستا نشان میدهد که در تمامی آنها اصول فرم، هندسه و تقارن رعایت شده است. تمامی پلانها مربع و مستطیل با اضلاع متناسب هستند که از نظر تئوری در زمان زلزله در مقابل پلانهای شکسته مانند L و Tشکل عملکرد بهتری دارند (Ravi et al., 2016). پنجرهها و بازشوها بهدلیل اقلیم سرد و کوهستانی به تعداد محدود و در ابعاد کوچک در ساختمانها تعبیه شده است. در جهت ایجاد پیوستگی و یکپارچگی در بنا، یکی از تکنیکهای ساخت بهکاررفته در ساختمانهای بومی این روستا کلافکردن پیها و دیوارها (و سقف) است. اجرای کلافهای چوبی افقی (و عمودی) در نعل درگاهها و فواصل متفاوت در پی و ازاره، بار را توزیع و این اجزا را به یکدیگر و در نهایت به دیوارها و نیز به کلاف سقف متصل کرده است. کلافهای چوبی از قابلیت کششی مناسب برخوردارند و میتوانند در مقابل نیروهایی که درجهت افقی به بنا وارد میشود مقاومت داشته باشند. بر روی ازاره سنگی این خانهها، دیوارها با روش دارورچین و یا نفار ساخته شدهاند. شیوه نفار یا زیگالی نوعی قاب چوبی است که از دو طرف با چوبهای مورب ۴۵ درجه به هم متصل شده و مفصل و فضای بین آن را ملات کاهگل گرفتهاند. این شیوه عملکرد کششی مشابه با بادبند دوطرفه در زمان زلزله دارد. پوشاندن دیوارها با ملات کاهگل موجب حفاظت از حمله حشرات، رشد قارچها و دفع رطوبت میشود.
در شیوه دارورچین الوارهای چوبی بهصورت افقی میان در میان، روی هم چیده شدهاند. محل اتصال الوار در دو سر هر الوار بهصورت فاق و زین است که در زمان زلزله امکان تحرک و انعطاف اجزای این مفصل را ایجاد میکند. این حرکت در مفاصل تیر و ستونها هم وجود دارد. تیرهای چوبی طبقه فوقانی بر روی ستونهای Y شکلی قرار گرفتهاند که برخلاف اتصالات صُلب، در هنگام وقوع زلزله و وارد آمدن نیروهای جانبی مخرب، امکان حرکت اجزا را در این مفصل فراهم میکند. نکته قابلتوجه در مصاحبه با اهالی روستا، عدماطلاع آنها از عملکرد سازهای عناصر ذکرشده و اهتمام به ساخت آنها پیرو سنت گذشتگان خود است.
خانهها در این روستا در هر دورهای از تاریخ، با کمک اهالی خانواده ساخته شدهاند و اشتغال اهالی به امر ساخت خانهها زمانی را برای ارتباط و همدلی بیشتر اهالی روستا با یکدیگر فراهم میکرده است. در مراحلی از کار که نیروی کار بیشتری لازم بوده (مانند ساخت خرپای سقف) اهالی روستا به کمک میآمدند و در عوض، برای ناهار و شام مهمان خانواده بودند. بر طبق رسوم قدیم، هرساله قبل از رسیدن فصل زمستان، اهالی روستا خانههای خود را بررسی و مرمت میکردند اما متأسفانه چند سالی است که این رسم از میان رفته است. اهالی دلیل آن را کمبود منابع مالی و انتظار برای نوسازی خانهها تحت «طرح ویژه بهسازی مسکن روستایی» میدانند. طولانی شدن این انتظار و عدممرمت خانهها موجب آسیبپذیری بسیاری از این خانهها شده است.
نتیجهگیری
این مطالعه و آسیبشناسی مختصر نشان از آن دارد که با وجود سیاستگذاری اولیه طرح ویژه بهسازی مسکن روستایی در توجه به حفظ هویت معماری بومی مسکن روستایی، این هدف در عمل محقق نشده است. با وجود توانایی و ظرفیت ساختارها و روشهای ساخت بومی برای مقاومت در برابر زلزله، این طرح در اجرا، مقاومت بنا را تنها در استفاده از مصالح و روشهای ساخت نوین در نظر گرفته و باعث ترویج فکر تخریب خانههای روستایی و ساختن ساختمانهای متفاوت با الگوی ساخت بومی و به تقلید از معماری شهری در این روستا شده است که در عین حال از تأمین کیفیت فضایی مطلوب و موردنیاز زندگی روستایی فاصله دارد. سرعت بالای ساخت این ساختوسازهای جدید و تخریب خانههای بومی مجالی برای اثبات ظرفیت و ارزشهای ساختارهای بومی باقی نگذاشته است. از جمله مواردی که در آسیبشناسی این مسئله بهصورت بارز نمایان است، نبود مانع در سیاستگذاری این طرح و عدماعتماد و باور راستین مهندسان مجری طرح به قابلیتهای ساختارهای بومی و نبود مطالعات کافی جهت ارتقا و بازآفرینی این تکنیکهای ساخت است.
تکنیکهای ساخت بومی میتواند برای تکمیل دانش علمی در مدیریت خطر بلایا و تدوین و اجرای سیاستها، راهبردها، طرحها و برنامهها موردتوجه قرار گیرد. این رویکرد در شماری از بازسازیهای انجام شده پس از سوانح طبیعی در کشورهای مختلف در جریان است. برای مثال، پس از زلزله سال ۲۰۱۵ نپال، مطالعات بسیاری در راستای ارتقای پایداری ساختارهای بومی در مقابل زلزله انجام شد. در نتیجه این مطالعات، الگوهای متفاوتی مطابق با تیپولوژی ساخت در نواحی مختلف این کشور ارائه شد که توسط خود اهالی و با کمترین نیاز به مصالح غیربومی قابلاجرا باشد. این الگوها سپس در قالب الزامات ساخت در اختیار متقاضیان بازسازی تحت حمایت دولت قرار گرفت و با نظارت مهندسان در حال اجرا است (The Asia Foundation, 2016).
آنچه که این مقاله به دنبال آن است لزوماً تقلید و تکرار تکنیکهای ساخت بومی نیست، بلکه این مقاله بر شناخت و بازآفرینی روشهای ساختوساز بومی، تقویت و بهکارگیری آنها در کنار روشهای معمول تأکید دارد.
منابع
زرگر، اکبر (۱۳۸۸). درآمدی بر شناخت معماری روستایی ایران. تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.
سرتیپیپور، محسن (۱۳۹۱). «بازآفرینی شیوههای اجرایی معماری بومی در مواجهه با زلزله». فصلنامه مسکن و محیط روستایی. شماره ۱۹۷، ص ۹-۱۳.
معاونت روستایی (۱۳۸۴). طرح هادی روستای ناتر. بنیاد مسکن انقلاب اسلامی.
Aldrich, D.P.; Meyer, M.A. (2014). “Social Capital and Community Resilience”. American Behavioral Scientist.
Correia, M. R.; Lourenço, P. B.; & Varum, H. (2015). Seismic Retrofitting: Learning from Vernacular Architecture. London: CRC Press.
Karababa, F.; Guthrie, P. (2007). “Vulnerability reduction through local seismic culture”. IEEE Technology and Society Magazine·
Ortega, J.; Vasconcelos, G.; Rodrigues, H.; Correia, M.; & Lourenc, P. B. (2017). “Traditional earthquake resistant techniques for vernacular architecture and local seismic cultures: A literature review”. Journal of Cultural Heritage.
Ravi, V. S.; & Lekshmi, S. (2016). “Effect of Shape and Plan Configuration on Seismic Response of Structure (ZONE II & V)”. International Journal of Science and Research. 5(7): 1135-1139.
The Asia Foundation (2016). Nepal Government Distribution of Earthquake Reconstruction Cash Grants for Private Houses. U.S.A.
United Nations International Strategy for Disaster Reduction [UNISDR] (2009). UNISDR terminology on disaster risk reduction 2009. Geneva.
United Nations International Strategy for Disaster Reduction [UNISDR] (2015). Sendai framework for disaster risk reduction 2015-2030. Geneva.
Wisner, B.; Blaikie, P.; Cannon, T.; & Davis, I. (2003). At Risk: Natural Hazards, People’s Vulnerability and Disasters. London, UK: Routledge.
[1] Disaster
[2] Vulnerability
[3] Exposure
[4] Sendai framework
[۵] برگرفته از درگاه بنیاد مسکن انقلاب اسلامی(بیتا) به نشانی: http://www.bonyadmaskan.ir/Pages/Introduction.aspx
[۶] نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن در آبادیهای استان مازندران (۱۳۹۰). برگرفته از درگاه مرکز آمار ایران به نشانی:
http://www.amar.org.ir/Portals/0/sarshomari90/Files/shenasname-abadi/abadi_90_os02.xlsx
[۷] برگرفته از درگاه بنیاد مسکن انقلاب اسلامی(بیتا) به نشانی: www.bonyadmaskan.ir
[۸] نتایج مطالعات میدانی این پژوهش در خصوص شیوههای ساخت و عملکرد لرزهای با منابع متعددی مطابقت داده شده است، از جمله: زمرشیدی، حسین (۱۳۷۴). معماری ایران، اجرای ساختمان با مصالح سنتی. تهران: زمرد؛
Ortega, J et al., (2017);
Ministry of Physical Planning and Works (1994). Mandatory rules of thumb load bearing masonry, Nepal national building code, NBC :202. Kathmandu: Government of Nepal;
National Reconstruction Authority (2017). Correction/ Exception manual for masonry structure for houses that have been built under the housing reconstruction programme. Kathmandu: Government of Nepal.